اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

متواری وار

نویسه گردانی: MTWʼRY WʼR
متواری وار. [ م ُ ت َ / م ُ ] (ص مرکب ) متواری گونه :
دوش سرمست نگارین من آن طرفه پسر
با یکی پیرهن زورقئی طرفه به سر
از سر کوی فرودآمد متواری وار
کرده از غایت دلتنگی از اینگونه خطر.

سنائی .


رجوع به ماده ٔ قبل شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.