گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مجدف نویسه گردانی: MJDF مجدف . [ م ِ دَ ] ۞ (ع اِ) بیل کشتی . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خله . پاروی کشتی . مجداف . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || بال مرغ . (ناظم الاطباء). و رجوع به مجداف شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی مجدف مجدف . [ م ُ ج َدْ دَ ] (ع ص ) رجل مجدف علیه العیش ؛ مرد تنگ عیش . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مجدف مجدف . [ م ُ ج َدْ دِ ] (ع ص ) ناسپاسی کننده نعمت را. (آنندراج ) (از اقرب الموارد). ناسپاس نعمت خدا وکم شمرنده ٔ آن و کافر نعمت . (ناظم الاطب... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود