اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مجروح دل

نویسه گردانی: MJRWḤ DL
مجروح دل . [ م َ دِ ] (ص مرکب ) خسته دل . دل خسته . دل فگار. دل افگار :
گر ز نومیدی شوم مجروح دل
محرمی مرهم رسان خواهم گزید.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.