اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مجلس نشین

نویسه گردانی: MJLS NŠYN
مجلس نشین . [ م َ ل ِ ن ِ ] (نف مرکب ) کسی که در انجمن می نشیند. اهل انجمن . (ناظم الاطباء). که در مجلس نشیند. اهل مجلس . حاضر در مجلس :
مجلست را کآسمان خدمت کند
او کجا باشد ترا مجلس نشین .

خاقانی .


روز نواست و فخر دین بر آسمان مجلس نشین
ما زر چهره بر زمین تو سیم سیما ریخته .

خاقانی (دیوان چ سجادی ص 379).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.