گفتگو درباره واژه گزارش تخلف محال گوئی نویسه گردانی: MḤAL GWʼY محال گوئی . [ م ُ ] (حامص مرکب ) محال گویی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی محال گویی محال گویی . [ م ُ ] (حامص مرکب ) صفت و عمل محال گو. محال گوئی . بیهوده گویی . یاوه گویی . (ناظم الاطباء). نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود