محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن ابوالفضل سهلی جاجرمی شافعی . ملقب به معین الدین و مکنی به ابوحامد. وی امامی فاضل متفنن و مبرز بود. در نیشابور سکونت جست و کتاب کفایه را در فقه نوشت . او راست : ایضاح الوجیز که کتابی است نیکو در دو مجلد. وی بامداد روز جمعه یازدهم رجب سال 313 هَ . ق . در نیشابور درگذشت . ابن خلکان گوید:در دمشق خط او را بر کتابی بدیدم که احادیث مسطوره در مهذب و الفاظ مشکله را شرح کرده و جماعتی از فقهای نیشابور در بیست و چهارم ذوالحجه سال 612 هَ . ق . آن را از وی شنیده بودند. (وفیات الاعیان ج 2 ص 51).
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۲ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابوبکر. رجوع به عطارفریدالدین ابوحامد محمدبن ابوبکر ابراهیم ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابوبکربن قحافه ، مکنی به ابوالقاسم و مادرش اسماء بنت عمیس خثعمیه [ که بعد از فوت ابوبکر با علی (ع ) ازدو...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابوبکر کسائی . رجوع به کسائی محمدبن ... مقری شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابوبکر یعمری . رجوع به ابن سیدالناس ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابوجعفر. رجوع به مهدی محمدبن ابوجعفر منصور سومین خلیفه ٔ عباسی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابوجعفر... منذری هروی ، مکنی به ابوالفضل متوفی به سال 329 هَ . ق . از مردم هرات بود و در لغت عرب تبحر د...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابوسعیدبن احمدبن شرف جذامی قیروانی ، مکنی به ابوعبداﷲ نویسنده ٔ مترسل شاعر و ادیب به سال 390 هَ . ق . د...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )ابن ابوطاهر طبسی مروزی ، ملقب به قطب الزمان فیلسوف .وی از شاگردان ابوالعباس لوکری و پدرش از حکام قرای مرو و ...
محمد. [م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابوعثمان موسی بن عثمان بن موسی بن عثمان بن حازم حازمی همدانی ، ملقب به زین الدین ومکنی به ابوبکر (548 ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابومروان عبدالملک بن ابوالعلا. رجوع به ابن زهر شود.