محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن احمد، مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به فخر فارسی از مردم شیراز، مقیم مصر، متوفی به مصر (622 هَ . ق ). مردی فاضل و طبیب بود و تألیفاتی در اصول و کلام دارد. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 841).
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۲ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
اگر بهناچار حرفی عربی بر زبان رانند آن را به مخرجی نزدیک ببرند، یا سوی حرفی که طعمی از آن عربی به آن داده باشند، چنانکه حاء را به هاء برمیگردانند و...