محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن عبیداﷲبن زیادبن ابیه . از امرای عصر مأمون عباسی و مورداعتماد وی بود. نخستین کس بود از آل زیاد که یمن را تسخیر کرد. در سال 203 هَ . ق . مأمون عباسی وی را با سپاهی به منظور سرکوب کردن شورشیان یمن فرستاد. اوتهامه را بعد از نبرد سختی به تصرف در آورد و شهر زبید را به سال 204 هَ . ق . برپا ساخت و آنجا را مقر فرماندهی خود قرار داد و مردم را به عباسیان دعوت کرد و برای خلفای عباسی خراج و هدایا فرستاد تا سرانجام با کمک مأمون توانست تمام شهرهای جبال و تهامه و عدن و حضرموت و صفا و نجران را تصرف کند و متصرفات خود را بسوی حجاز امتداد دهد. وی به سال 245 هَ . ق . در زبید درگذشته است . (از الاعلام زرکلی ج 3 ص 840).
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۴ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ. رجوع به ابوبکر محمدبن عبداﷲبن محمدبن صالح ابهری شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ. رجوع به ابوعبداﷲ. مفجع محمدبن عبداﷲ کاتب مصری شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ. رجوع به ابونصر ارغیانی محمدبن عبداﷲ. ابن احمد، مکنی به ابونصر. و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 4 ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ... رجوع به شهرزوری محمدبن عبداﷲبن قاسم . و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 4 صص 241 - 245 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ. رجوع به عتبی محمدبن عبداﷲ یا عبیداﷲبن عمر (یا عمرو)بن معاویه ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ. رجوع به عمرانی محمدبن عبداﷲبن اسعدبن محمد... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمد معصومی ... رجوع به ابوعبداﷲ معصومی اصفهانی ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن الحسن بن الحسن بن علی بن ابی طالب ، ملقب به النفس الزکیة. از افاضل خیار هاشمیان بود. در اواخر دول...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن الخطیب قرطبی ملقب به لسان الدین . رجوع به ابن الخطیب شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن العربی اندلسی . رجوع به ابن العربی شود.