اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

محمد

نویسه گردانی: MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابوالشکر ایوب بن شادی بن مروان الملقب به «الملک العادل » سیف الدین برادر السلطان صلاح الدین ، مکنی به ابوبکر. چون سلطان صلاح الدین در ماه صفر سال 579 هَ . ق . حلب را گرفت آن را به فرزند خود الملک الظاهر داد آنگاه از وی بگرفت وبه ملک عادل واگذار کرد.الملک العادل جمعه بیست و دوم رمضان المعظم این سال آهنگ حلب کرد ولی به خاطر مصلحتی حلب و قلعه ٔ آن را به ملک ظاهر غازی پسر سلطان واگذاشت و شب شنبه بیست و چهارم ربیعالاول سال 582 هَ. ق . از آنجا بیرون شد و سلطان قلعه ٔ کرک را بدو داد. الملک العادل سیزده روز بپایان ربیعالاخر سال 596 مانده بود که به قاهره درآمد و در مصر استقلال یافت . ابوالبرکات بن مستوفی در تاریخ اربل در ترجمه ٔ ضیاءالدین ابوالفتح نصراﷲ معروف به ابن اثیر جزری گوید: به خط وی یافتم «خطبه ها از ملک العادل ابوبکربن ایوب درقاهره و مصر. روز جمعه 21 شوال سال 596». در جمعه یازدهم جمادی الاخر سال 598 به حلب برای وی خطبه خواندند و بلاد شامی و شرقی بگرفت آنگاه به سال 612 مالک یمن گشت و فرزندزاده ٔ خود ملک مسعود صلاح الدین ابوالمظفر یوسف معروف به اطسیس بن ملک الکامل را بدانجا روانه ساخت و فرزند او ملک الاوحد نجم الدین ایوب از سوی وی نیابت میافارقین و این نواحی داشت آنگاه بر شهر خلاطو بلاد ارمینیه دست یافت و کشور وی پهناور گشت و این به سال 604 بود. ولادت وی در محرم سال 540 و یا 538 در دمشق بود و در هفتم جمادی الاخر به سال 615 در عالفین درگذشت آنگاه جنازه ٔ او را به دمشق بردند و روز دوم از وفات در قلعه مدفون گشت سپس به مدرسه ٔ خود او که بدو معروف است نقل گردید و در آنجا به خاک رفت و قبرش بر سر راه است و رهگذران آن را از پنجره ای که بدانجاست می بینند. (وفیات الاعیان ج 2 صص 158 - 160).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۲.۷۲ ثانیه
محمد ثالث . [ م ُ ح َم ْ م َدِ ل ِ ] (اِخ ) الشیخ المأمون بن منصور، مکنی به ابوعبداﷲ. ششمین از شرفای شعبه ٔ حسنی مراکش (1012 - 1016 هَ . ق .)...
محمد ثامن . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ م ِ ] (اِخ ) ابن یوسف الثالث ، ملقب به متمسک . چهاردهمین از ملوک بنی نصر به غرناطه . (820 - 831 هَ . ق .) و نوب...
محمد ثانی . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ ] (اِخ ) رجوع به ابوالقاسم محمدالمعتمد علی اﷲ شود.
محمد ثانی . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ ] (اِخ ) ابن محمد اول ، مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به فقیه . دومین از ملوک بنی نصر به غرناطه (671 - 701 هَ . ق ....
محمد ثانی . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ] (اِخ ) ابن مراد ملقب به فاتح سلطان عثمانی . وی نوبت اول در 847 و نوبت دوم در 848 و نوبت سوم در 855 به سل...
محمد ثانی . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ ] (اِخ ) ملقب به المهدی بن هشام بن عبدالجبار. یازدهمین خلیفه ٔ اموی اسپانیا (399 ربیعالاول 400 هَ . ق . و نوبت ...
محمد ثانی . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ ] (اِخ ) ابن ابوعمرو عبادالمعتضدبن محمد، مکنی به ابوالقاسم عبادملقب به المعتمد سومین و آخرین از امرای عبادی ...
محمد ثانی . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ ] (اِخ ) المتوکل بن عبداﷲ الغالب ، مکنی به ابوعبداﷲ. سومین از شرفاء شعبه ٔ حسنی مراکش . (981 - 983 هَ . ق .). (مع...
محمد ثانی . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ ] (اِخ ) المستعلی باﷲبن ادریس . نهمین و آخرین از امرای بنوحمود به مالقه (446 - 449 هَ . ق ). دولت آنان به دست...
محمد رابع. [ م ُ ح َم ْ م َ دِ ب ِ ] (اِخ ) اوچی بن ابراهیم . نوزدهمین از سلاطین عثمانی (1058 - 1099 هَ . ق ). (معجم الانساب و الاسرات زامباور ص...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.