اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

محمد

نویسه گردانی: MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابوسعیدبن احمدبن شرف جذامی قیروانی ، مکنی به ابوعبداﷲ نویسنده ٔ مترسل شاعر و ادیب به سال 390 هَ . ق . در قیروان متولد گردید و در سلک ملازمان المعزبن بادیس امیر افریقا درآمد. چون اعراب صعید بر تونس مستولی شدند (سال 449 هَ . ق .) المعزبن بادیس به اتفاق ابن شرف قیروانی به مهدیه رفتند و ابن شرف از آنجا به صقلیه و سپس به اندلس رفت و در اشبیلیه به سال 460هَ . ق . درگذشت . او راست : ابکار الافکار و اعلام الکلام که در مجله مقتبس به نام رسائل الانتقاد به چاپ رسیده است . رجوع به ابن شرف و اعلام زرکلی ج 3 ص 900 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) صدرالدین (مولانا)... رجوع به صدرالدین محمد شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) عبداﷲ... رجوع به ابومحمد عبداﷲبن احمد معروف به ابن بیطار شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) غزالی . رجوع به غزالی و نیز رجوع به ابوحامد غزالی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) غفاری ، ملقب به کمال الملک ، فرزند میرزابزرگ کاشانی . از استادان بزرگ فن نقاشی در ایران . وی در اوایل سلطنت ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) فاتح ... سلطان محمدخان ثانی ملقب به فاتح . از سلاطین عثمانی است . وی در 855 یا 854 هَ . ق . / 1453 م . قسطنطنی...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) فخری اصفهانی ملقب به شمس الدین و مشهور به شمس فخری . از شعرای دربار شیخ ابواسحاق است و معیار جمالی را در ف...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) قاسمی ... رجوع به قاسمی دمشقی محمد سعید... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) قطب الدین . رجوع به قطب الدین انوشتکین شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ ) کافیجی ... رجوع به کافیجی محمدبن ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) کیدری . رجوع به قطب الدین کیدری محمدبن حسین شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.