اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

محمد

نویسه گردانی: MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )ابن ابوطاهر طبسی مروزی ، ملقب به قطب الزمان فیلسوف .وی از شاگردان ابوالعباس لوکری و پدرش از حکام قرای مرو و مادرش خوارزمی بود. در قسمتهای مختلف حکمت به کمال رسید از سخنان اوست : مردم به زندان دنیا دربندند و یکی پس از دیگری بدون تعیین از آن بیرون میروندو چون یکی بیرون رفت معلوم نیست که پس از وی نوبت کیست . پس این غفلت و نادانی است که به عمارت چنین زندانی بپردازیم . (از تتمه ٔ صوان الحکمه چ لاهور ص 122).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۵ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمد... رجوع به ابوبشر دولابی محمدبن احمدبن حماد وراق رازی ... و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 4 صص 352-35...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمد... رجوع به ابوزیان محمدبن احمد ملقب به ابوالعباس شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمد... رجوع به ابوزید محمدبن احمد... مروزی قاسانی ووفیات الاعیان ج 4 صص 208-209 ترجمه ٔ شماره ٔ 581 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )ابن احمد... رجوع به ابوعبداﷲ قرشی محمدبن احمدبن ابراهیم و وفیات الاعیان چ بیروت ج 4 صص 305-306 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمد... رجوع به ابومنصور ازهری و نیز ازهری شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمد... رجوع به ابیوردی محمدبن احمد ابیوردی و ابوالمظفر ابیوردی محمدبن احمد... و ابوالمظفر محمدبن احمد......
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمد... رجوع به الظاهر (به أمراﷲ) محمدبن احمد... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمد... رجوع به ترمذی محمدبن احمدبن نصر شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمد. رجوع به توفیق محمدبن احمد شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمد... رجوع به جلال الدین محلی محمدبن احمدبن محمد... شود.
« قبلی ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ صفحه ۱۱ از ۱۰۲ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.