محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمد معموری بیهقی (متوفی در 485 هَ . ق .) ادیب و فیلسوف و از یاران خیام در اصلاح تقویم جلالی است . مدتی در اصفهان مصاحب تاج الملک وزیر بود، او راست : کتابی در صرف و نحو و در مخروطات و هندسه و غیره . (از معجم الادباء ج 18 ص 225) (التفهیم حاشیه ٔ ص 24) (الاعلام زرکلی ج 3 ص 849).
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۲.۶۹ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن ... رجوع به ابوبکر نقاش محمدبن حسن ... و وفیات الاعیان چ بیروت ج 4 صص 298-299 و الاعلام زرکلی ج 3 ص ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن ... رجوع به ابوجعفر طوسی محمدبن حسن ... و الاعلام زرکلی ج 3 ص 884 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن ... رجوع به ابوعبداﷲ محمدبن حسن ... استرآبادی معروف به ختنی فقیه شافعی و وفیات الاعیان ج 4 ص 203 ش...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن ... رجوع به ابوعلی حاتمی محمدبن حسن بن مظفر... ومحمدبن حسن بن مظفر... و الاعلام زرکلی ج 3 ص 883 شود...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن ... رجوع به اصولی محمدبن حسن بن ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن ... رجوع به باباافضل محمدبن حسن مرقی کاشانی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن ... رجوع به حرعاملی محمدبن حسن (یا حسین ) و الاعلام زرکلی ج 3 ص 890 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن ... رجوع به شیبانی محمدبن الحسن ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن ... رجوع به نواجی محمدبن حسن ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن بن دریدبن عتاهیة. رجوع به ابن درید ابوبکر... شود.