محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد.[ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن خزیمه سلمی نیشابوری ، مکنی به ابوبکر (223 - 311 هَ . ق .) امام زمان خود در نیشابور و مردی فقیه و مجتهد و عالم به حدیث بود. سبکی او را به امام الائمه ملقب نموده است . وی بیش از یکصدوچهل اثر داشته است و به مصر و عراق و شام و جزیره سفر نموده است . (از الاعلام زرکلی ج 3 ص 862).
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمد... رجوع به جلال الدین محلی محمدبن احمدبن محمد... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمد... رجوع به جوهری محمدبن احمدبن حسن شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمد... رجوع به دقیقی محمدبن احمد شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ](اِخ ) ابن احمد... رجوع به ذهبی محمدبن احمد شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمد. رجوع به ذهلی محمدبن احمدبن ذهلی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن ... رجوع به رملی محمدبن احمدبن حمزه و الاعلام زرکلی ج 3 ص 858 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمد. رجوع به سرخسی محمدبن احمدبن سهل ... شود...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمد... رجوع به شربینی شمس الدین محمدبن احمد و الاعلام زرکلی ج 3 ص 857 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمد... رجوع به شوبری محمدبن احمد شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )ابن احمد. رجوع به عبادی محمدبن احمدبن هروی شود.