اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

محمد

نویسه گردانی: MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن اغلب بن ابراهیم بن اغلب ، مکنی به ابوالعباس . از ملوک دولت اغلبیه در تونس بوده است . وی پس از مرگ پدر در سال 226 هَ . ق . زمام امور را به دست گرفت و تدریجاً تمام افریقیه تحت تصرف او درآمد. مردی باتدبیر و سیاستمدار بود در سال 242 هَ .ق . در تونس وفات یافت . (از الاعلام زرکلی ج 3 ص 865).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۲.۳۹ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )ابن هارون . رجوع به امین محمدبن هارون الرشید شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن هارون وراق . رجوع به ابوعیسی محمدبن هارون شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن هانی بن محمد... ازدی اندلسی . رجوع به ابن هانی ابوالقاسم (یا ابوالحسن ) ... و وفیات الاعیان چ بیروت ج 4...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن هباریة. رجوع به ابن هباریه شریف ، ابویعلی محمدبن محمدبن صالح هاشمی عباسی . و رجوع به ابویعلی و شریف ا...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن هذیل . رجوع به ابوالهذیل محمدبن هذیل معروف به علاف و وفیات الاعیان ج 4 صص 265 - 267 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن هشام بن عوف تمیمی شیبانی سعدی لغوی . رجوع به ابن هشام ابومحلم محمد... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن همام الدین سیواسی . رجوع به ابن همام کمال الدین ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن هندوشاه بن سنجر عبداﷲ صاحبی نخجوانی . منشی پسر هندوشاه مؤلف تجارب السلف . او راست دستورالکاتب فی تعیین ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن هیثم ... رجوع به ابن هیثم ابوعلی ۞ و الاعلام زرکلی ج 3 ص 884 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن ابان یکی از بنومنجم . حسن الادب ، حسن البلاغه ، فصیح اللسان ، صاحب کتب مدونه و اخبار است و معرفتی ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.