محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن البشاری ، معروف به مقدسی ، مکنی به ابوعبداﷲ. مولدش بیت المقدس و از علمای بزرگ جغرافیا در قرن چهارم هجری است که در اکثر ممالک اسلام و هند تا اندلس شرقاً و غرباً به سیاحت پرداخته است . بیشتر نوشته های مقدسی بر اساس مشاهدات خود اوست . مقدسی عادات و اخلاق و اقوام ملل مختلفه و روحیات آنان را بطوری که خود در مسافرتها یافته است ضبط کرده و در سال 375 هَ . ق . کتابی به نام «احسن التقاسیم فی معرفةالاقالیم » تألیف کرده که کاملترین کتب جغرافی در قرن چهارم بشمار می رود. کتاب مقدسی به اهتمام دخویه مستشرق هلندی متوفی 1909 دوبار به طبع رسیده است (سال 1877 و سال 1906 م .) و هر یک شروح و مستدرکاتی دارد. اصل کتاب مقدسی دارای نقشه های الوان برای نمایش است اما آنچه طبع شده بدون نقشه می باشد. وفات او در سال 375 هَ . ق . اتفاق افتاده است .
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۵ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن جعفر الصادق هفتمین امام به اعتقاد اسمعیلیه . (از یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به اسماعیلیه شود...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن اشرف سمرقندی حسینی ، ملقب به شمس الدین از علمای نجوم و ریاضی است که در حدود سال 600 هَ . ق . وفات یاف...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن اعرابی . رجوع به ابن اعرابی ابوعبداﷲ محمدبن زیاد و الاعلام زرکلی ج 3 ص 896 و وفیات الاعیان ج 4 ص 306 و 30...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن اغلب بن ابراهیم بن اغلب ، مکنی به ابوالعباس . از ملوک دولت اغلبیه در تونس بوده است . وی پس از مرگ پدر ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن البلخی ... رجوع به ابن البلخی خراسانی و الاعلام زرکلی ج 3 ص 904 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن البلدی ... رجوع به ابن البلدی محمدبن ابوالفتح بن ابومنصور شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن الجهم البرمکی ، وی از جمله ٔ مترجمین معروف از فارسی به عربی بوده است از قبیل ابن المقفع و سایر کسانی ک...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن الخطیب ... رجوع به ابن الخطیب لسان الدین ابوعبداﷲ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن الخل ... رجوع به ابن الخل ابوالحسن محمدبن مبارک ... و ابوالحسن محمدبن مبارک ... و وفیات الاعیان ج 4 صص...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن السائب ... رجوع به کلبی محمدبن السائب ... شود.