محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ایوب الحاسب الطبری ، مکنی به ابوجعفر و ملقب به شمس الدین صاحب کتاب های معروف شمارنامه و مفتاح المعاملات و العمل و الالقاب و شش فصل در اسطرلاب و زیج مفرد و رساله ٔ استخراج در شناختن عمر و بقای آن والمونس فی نزهة اهل المجلس و غیره .وی از ریاضی دانان و اخترشناسان بنام است که آثارش همه به زبان فارسی است و ظاهراً از مردم قرن پنجم هجری است هر چند که در انتساب آثار وی به قرنهای چهارم تا هفتم نیز سخن گفته اند. رجوع به مقدمه ٔ مفتاح المعاملات و مقدمه ٔ شمارنامه چاپ بنیاد فرهنگ ایران شود.
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۴.۷۳ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ناصرالدین ... رجوع به ناصرالدین محمد صالح شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ناصرالدین . رجوع به ناصرالدین محمدالملک المنصور شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) نزار. رجوع به ابوالقاسم محمد نزار و وفیات الاعیان ج 4 صص 19-20 شود.
ابوجعفر محمد بن محمد بن حسن طوسی (۵۷۹ - ۶۵۳ ه) (۱۲۰۱-۱۲۷۴ م ) شاعر،[۵] همهچیزدان،[۶] فیلسوف، متکلم، فقیه، ستارهشناس، اندیشمند،[۷] ریاضیدان، منجم، پز...
ابوعبدالله محمد دوازدهم (أبو عبد الله محمد الثانی عشر) آخرین سلطان اعراب اسپانیایی در سال ۱۴۸۲ میلادی پدر خود را از قدرت برکنار کرد و برای بازپسگیری ...
آل محمد. [ ل ِ م ُح َم ْ م َ ] (اِخ ) اولاد و احفاد پیامبر صلوات اﷲ علیه و آله از نسل علی و فاطمه علیهماالسلام : سعدی اگر عاشقی کنی ّ و جوانی ...
ام محمد. [ اُم ْ م ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) در اصطلاح علم رجال و تراجم ، کنیه ٔ حضرت فاطمه دخترپیغمبر اسلام (ص ) است . (از ریحانة الادب ج 6 ص...
ام محمد. [ اُم ْ م ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) کنیه ٔ چند تن از زنان صحابی و محدثان بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 279 و ریحانة ال...
ام محمد. [ اُم ْ م ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دختر تاج الدین ابوالفضل یحیی بن مجدالدین ابی المعالی . از استادان علم حدیث و به ست الوزراء ملقب ...
اخی محمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهستانی . شیخ رکن الدین قدس سره فرموده است که در شب پنجشنبه سی ونهم اربعین در غیبت دیدم که جماعتی...