محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ایوب الحاسب الطبری ، مکنی به ابوجعفر و ملقب به شمس الدین صاحب کتاب های معروف شمارنامه و مفتاح المعاملات و العمل و الالقاب و شش فصل در اسطرلاب و زیج مفرد و رساله ٔ استخراج در شناختن عمر و بقای آن والمونس فی نزهة اهل المجلس و غیره .وی از ریاضی دانان و اخترشناسان بنام است که آثارش همه به زبان فارسی است و ظاهراً از مردم قرن پنجم هجری است هر چند که در انتساب آثار وی به قرنهای چهارم تا هفتم نیز سخن گفته اند. رجوع به مقدمه ٔ مفتاح المعاملات و مقدمه ٔ شمارنامه چاپ بنیاد فرهنگ ایران شود.
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۱ ثانیه
رجب بن محمد. [ رَ ج َب ِب ْ ن ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) رجب البرسی . رجوع به رجب البرسی در همین لغت نامه و روضات الجنات ص 284 شود.
فتح بن محمد. [ ف َ ح ِ ن ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عبیداﷲبن خاقان بن عبدالقیسی الاشبیلی الوزیر، معروف به فتح بن خاقان و مکنی به ابونصر....
فتح بن محمد. [ ف َ ح ِ ن ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن وشاح الازدی الموصلی ، مکنی به ابومحمد. ابن الجوزی او را در شمار گزیدگان عباد اهل موصل ...
فضل بن محمد. [ ف َ ل ِ ن ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) لوکری ،مکنی به ابوالعباس . رجوع به ابوالعباس لوکری شود.
فضل بن محمد. [ ف َ ل ِ ن ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) قضبانی بصری . رجوع به فضل بصری شود.
وزیر آل محمد. [ وَ رِ ل ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) لقب ابوسلمه حفص بن سلیمان خلال است . او را به سال 133هَ .ق . به امر خلیفه بکشتند و او اول ...
علئ محمد باب. رجوع شود به باب.
چون محمد خان قاجار اخته شده بود به جای واژه آقا از آغا استفاده می گردید
محمد خدابنده . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ خ ُ ب َ دَ ] (اِخ ) رجوع به اولجایتو شود.
پهلوان محمد. [ پ َ ل َ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) رجوع به محمد... در حبیب السیر چ خیام (ج 3 ص 307) و مجالس النفائس (ص 264) شود.