اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

محمد

نویسه گردانی: MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن جعفربن معتصم ملقب به المعتز باﷲ عباسی ۞ برادر المنتصر باﷲ، خلیفه ٔ عباسی متولد در سامراء به سال 232 هَ . ق . وی در سال 235 هَ . ق . ولایتعهد گردیدو پدرش اقطاع خراسان ، طبرستان ، ری ، ارمینیه ، آذربایجان و فارس را به وی واگذار نمود و سکه به نام او زدند. در سال 248 هَ . ق . که المستعین باﷲ عباسی روی کار آمد المعتز باﷲ را به زندان افکند تا اینکه در شورش سلاجقه ٔ ترک علیه مستعین وی را از زندان بیرون آوردند و با وی بیعت کردند (251 هَ . ق .). دوران خلافت معتز پرآشوب و فتنه بود و فرماندهان و سران قوم از وی مال فراوانی خواستند و چون عذر خواست او را مضروب کردند و در جوانی به قتل رساندند (255 هَ . ق .). مدت خلاف المعتز سه سال و شش ماه و 14 روز بوده است . (از الاعلام زرکلی ج 3 ص 877). و رجوع به المعتز باﷲ شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۷ ثانیه
ابراهیم بن محمد ثقفی . [ اِ م ِ ن ِ م ُ ح َم ْ م َ دِث َ ق َ ] (اِخ ) مکنی به ابواسحاق بن محمدبن سعیدبن هلال بن عاصم بن سعیدبن مسعود. مورخ و...
محمدرحیم متقی ایروانی (۲۱ بهمن ۱۲۹۹ در شیراز - ۱۲ اسفند ۱۳۸۴ در لندن)[۱] کارآفرین و سرمایه‌دار ایرانی، و بنیان‌گذار کفش ملی بود. او گروه صنعتی ملی را ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
ابراهیم بن محمد اصیلی . [ اِ م ِ ن ِ م ُ ح َم ْ م َ دِ اَ ] (اِخ ) ادیب و شاعر از مردم اصیله ٔ اَندُلس . و پسر او ابومحمد عبداﷲ از فقهای مشهور اند...
ابراهیم بن محمد فزاری . [ اِ م ِ ن ِ م ُ ح َم ْ م َ دِ ف َ ] (اِخ ) رجوع به ابواسحاق ابراهیم ... شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
محمد اسلامی ورنامخواستی (زادهٔ ۱ مهر ۱۳۳۵) نظامی و سیاستمدار ایرانی است که در دولت سیزدهم به‌عنوان معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران فعّ...
المنصور محمد بن ابى عامر، حاجب قدرتمند هشام(المؤید) خلیفه‏ى اموى اندلس (خلافت 366 - 399ق) بود. دوران او مقارن است با آغاز ضعف نظامى و آشفتگى و هرج و م...
شاهفوربن محمد نیشابوری . [ رِ ن ِ م ُ ح َم ْ م َ دِ ] (اِخ ) مردی فاضل و خوش طبع بود و شاگردی ظهیرالدین فاریابی را کرده در زمان سلطان محمد تکش...
قاسم آبادحاجی محمد صادق . [ س ِ دِ م ُ ح َم ْ م َ صا دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ باختر رفسنجان . در 2000گزی باختر رفسنجان ، کنار شوسه ٔ ر...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.