محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن جعفرتمیمی نحوی معروف به قزاز قیروانی . او راست : کتاب التعریض و کتاب الجامع در لغت که از کتابهای مشهور و موردتوجه است و به دستور ابن المعزعبیدی حاکم مصر کتابی در هزار ورقه در نحو نوشت . وی به سال 412 هَ . ق . یا 413 هَ . ق . در حدود هفتادسالگی در شهر قیروان درگذشت . (از وفیات الاعیان چ بیروت ج 4 صص 374 - 376 و چ طهران ج 2 صص 93 - 94). و نیز رجوع به ابوعبداﷲ محمدبن جعفر... و ابن قزاز... شود.
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۸ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
اگر بهناچار حرفی عربی بر زبان رانند آن را به مخرجی نزدیک ببرند، یا سوی حرفی که طعمی از آن عربی به آن داده باشند، چنانکه حاء را به هاء برمیگردانند و...