اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

محمد

نویسه گردانی: MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )ابن حسام الدین . دولتشاه در تذکرةالشعراء می نویسد: بغایت خوش گو است و با وجود شاعری صاحب فضل بود و قناعتی و انقطاعی از خلق داشت . از خوسف است من اعمال قهستان و از دهقنت نان حلال حاصل کردی و گاوبستی و صباح که به صحرا رفتی تا شام اشعار خود را بر دسته ٔ بیل نوشتی . بعضی او را ولی حق شمرده اند در منقبت گویی درعهد خود نظیر نداشت و قصاید غرا دارد و قصیده ای در مدح حضرت رسول (ص ). وفات او به سال 875 هَ . ق . بوده است . (تذکرةالشعرای دولتشاه سمرقندی ص 428 و 429).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۸ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) رستمی ... رجوع به رستمی محمد شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) رضی ... رجوع به رضی (سید) شود.
محمد.[ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) (سید...) فرزند امام علی النقی امام دهم و برادر بزرگ امام حسن عسکری امام یازدهم شیعیان . مزار او نزدیک شهر بلد...
محمد. [ م ُح َم ْ م َ ] (اِخ ) (سید...) معروف به مجاهد متولد 1180 هَ . ق . پسر سیدعلی طباطبائی مجتهد اصفهانی (متوفی 1231 هَ . ق ). سید محمد هم ب...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) صدرالدین . رجوع به صدرالدین محمدبن قاضی قطب الدین ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) صدرالدین ... رجوع به صدرالدین محمدالحسینی دشتکی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )صدرالدین . رجوع به صدرالدین محمدبن عبدالطیف شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) صدرالدین . رجوع به صدرالدین محمدباقر رضوی قمی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) صدرالدین . رجوع به صدرالدین محمدبن فخرالملک ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) صدرالدین شیرازی . رجوع به صدرا (ملا...) شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.