محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْم َ ] (اِخ ) ابن حسن بن عبداﷲبن مذحج بن محمدبن عبداﷲبن بشر زبیدی اشبیلی نزیل قرطبه ، مکنی به ابی بکر. در علم نحو و حفظ لغت یگانه ٔ عصر بود. او را کتابهاست که بر وفور دانش وی دلالت کند از آنهاست کتاب طبقات النحویین و اللغویین بالمشرق و الاندلس (از زمان ابوالاسود دئلی تا زمان شیخ وی ابوعبداﷲ نحوی ریاحی )، و نیز مختصر کتاب العین خلیل و الغایة در عروض ، الواضح و شرح ابنیه ٔ الکتاب سیبویه . وی به سال 379 یا 380 هَ .ق . درگذشته است . (از وفیات الاعیان ج 2 ص 92 و 93).
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۹ ثانیه
محمد تیپ . [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسنوند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آبادبا 180 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
محمد خلج . [ م ُ ح َم ْ م َ خ َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بزینه رود بخش قیدار شهرستان زنجان ، واقع در 42هزارگزی جنوب قیدار و سرراه عمومی ...
محمد آلق . [ م ُ ح َم ْ م َ ل ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتابای بخش پهلوی دژ شهرستان گنبدقابوس ، واقع در سه هزارگزی خاور پهلوی دژ و جنوب رو...
محمد حسین . [ م ُ ح َم ْ م َ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن خلف تبریزی ، متخلص به برهان . از احوالات او به علت قلت منابع اطلاع جامعی در دست نیست ، اما...
محمد خامس . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ م ِ ] (اِخ ) ابن یوسف ، ملقب به الغنی (باﷲ). هشتمین از ملوک بنی نصر به غرناطه (755 - 760 هَ . ق ). و نوبت دوم ...
محمد ارنک . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ اَ رَ ] (اِخ ) پانزدهمین از خانان اوزبک خیوه (1085 - 1099 هَ . ق .). (یادداشت مرحوم دهخدا از ترجمه ٔ طبقات سلاطی...
محمد امین . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ اَ ] (اِخ ) سی و دومین از خانان اوزبک خیوه (1261 - 1271 هَ . ق .). (طبقات سلاطین اسلام ص 251).
محمد ثالث . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان ، ملقب به مستکفی پانزدهمین خلیفه اُموی اسپانیا (414 - 416 هَ . ق .) (معجم الانساب ...
محمد ثالث . [ م ُ ح َم ْ م َ دِل ِ ] (اِخ ) ابن محمدالثانی ، مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به مخلوع . سومین از ملوک بنی نصر به غرناطه (701 - 808 هَ...
محمد ثالث . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ ل ِ ] (اِخ ) ابن مراد. سیزدهمین از سلاطین عثمانی (1003 - 1012 هَ . ق .) (معجم الانساب و الاسرات زامباور ص 239).