گفتگو درباره واژه گزارش تخلف محمد نویسه گردانی: MḤMD محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن ... شیبانی فقیه ، مکنی به ابوعبداﷲ واسطی مولی بنی شیبان . رجوع به شیبانی محمدبن حسن و رجوع به روضات الجنات ص 555 و کشف الظنون و الاعلام زرکلی و صفدی در فوات الوفیات و ترجمه ٔ طبری بلعمی شود ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۱ ثانیه واژه معنی محمد محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) مستعلی . رجوع به محمد ثانی از امرای بنی حمود مالقه شود. محمد محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) مستنصر. رجوع به ابوعبداﷲ محمد اول مستنصر شود. محمد محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) معتز. رجوع به ابوعبداﷲ... شود. محمد محمد. [ م ُح َم ْ م َ ] (اِخ ) مقتفی . رجوع به ابوعبداﷲ... شود. محمد محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ممقانی ، معروف به حجةالاسلام . از بزرگان علمای شیخیه و از شاگردان شیخ احمد احسائی و سید کاظم رشتی و رئیس فر... محمد محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) مناوی . رجوع به عبدالرؤف مناوی شود. محمد محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) منصور اول . دومین از ایوبیان حماة (587 - 617 هَ . ق .) (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام ص 68). محمد محمد. [ م ُح َم ْ م َ ] (اِخ ) منصور. هفتمین از شاهان ارمنیه (594 - 603 هَ . ق .) (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام ص 152). محمد محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) منصور ثانی . پنجمین از ایوبیان حماة (642 - 683 هَ . ق .) (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام ص 69). محمد محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) منوکه . رجوع به شمس الدین تاج الافاضل نسوی شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۶۳ ۶۴ ۶۵ ۶۶ ۶۷ صفحه ۶۸ از ۱۰۲ ۶۹ ۷۰ ۷۱ ۷۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود