محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حمیدبن حیان تمیمی ، مکنی به ابوعبداﷲ، از مردم ری و حافظ حدیث بود و عده ٔ بسیاری از جمله ابن حنبل و ابن ماجه ٔ ترمذی از او اخذ حدیث کرده و گروهی او را تکذیب کرده اند. وی در سال 248هَ . ق . درگذشته است . (از الاعلام زرکلی ج 3 ص 892).
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۲.۵۰ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) الناصر. ناصرالدین بن قایتبای . بیستمین از ممالیک برجی (901 - 904 هَ . ق .). (معجم الانساب و الاسرات زامباور ص 1...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) الناصر. هشتمین از ائمه ٔ صنعا (1126 - 1128 هَ . ق .). زامباور در معجم الالقاب و الاسرات (ص 189) نام الناصر محمدبن ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) الواثق . مکنی به ابوزیان (محمدالرابعبن ابی الفضل ) بیست و سومین از امرای بنی مرین مراکش (788 - 789 هَ . ق .) ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) الهادی بن اسماعیل پنجمین از ائمه ٔ صنعا (1092 - 1097 هَ . ق .). (معجم الانساب و الاسرات زامباور ص 189).
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) الهادی المجیدبن علی بن الحسین (؟) نهمین از ائمه ٔ صنعا (1139 - 1140هَ . ق .). (معجم الانساب و الاسرات زامباور ص...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) امام محمد باقر(ع )... رجوع به امام محمد باقر و باقر (امام محمد...) شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) اولجایتو... خدابنده (سلطان ...) پادشاه مغولی . رجوع به خدابنده و رجوع به اولجایتو، سلطان محمد... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) بدرالدین سبطالماردینی ، ریاضی دان مشهور. وی در حدود سال 826 هَ . ق . متولد شده است و دارای مؤلفاتی چند در هند...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) بیرم ... رجوع به بیرم خامس و الاعلام زرکلی ج 3 ص 874 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْم َ ] (اِخ ) بیرونی . رجوع به ابوریحان بیرونی شود.