محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) رافعبن ابوزید قشیری (از طریق انتساب وولاء) نیشابوری ، مکنی به ابوعبداﷲ از محدثین ثقه و استاد زمان خود در خراسان بود و بخاری 17 حدیث و مسلم 362 حدیث از وی روایت کرده است . (از اعلام زرکلی ج 3 ص 895).
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۵ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
اگر بهناچار حرفی عربی بر زبان رانند آن را به مخرجی نزدیک ببرند، یا سوی حرفی که طعمی از آن عربی به آن داده باشند، چنانکه حاء را به هاء برمیگردانند و...