محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن سیرین بصری ، پدر وی بنده ٔ انس مالک بود و خود از اسیران میسان یا عین التمزبن سیرین از فقهای بصره است و به ورع معروف واز پیروان حسن بصری اما آخر کار یکدیگر را ترک گفتند و ابن سیرین بر جنازه ٔ حسن بصری حاضر نشد. او را در گوش علت کری بود و در تعبیر خواب یدی طولا داشت .ولادت او دو سال به پایان خلافت عثمان مانده بود و درروز جمعه نهم شوال سال 110 هَ . ق . در بصره بمرد و یکصد روز پس از مرگ حسن بصری . وقتی او را بسبب وامی که برگردن داشت زندانی ساختند. از یک زن سی پسر و یازده دختر برای وی بیامد که جز عبداﷲ باقی نماندند. محمد در فارس کاتب انس بن مالک بود. (از وفیات الاعیان چ تهران ج 2 صص 25-26) و نیز رجوع به ابن سیرین شود.
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۳ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن تومرت ... رجوع به ابن تومرت ابوعبداﷲ محمدبن عبداﷲ... و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 5 صص 45 - 55 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن تیمیة... تقی الدین ابوالعباس احمدبن عبدالحلیم بن عبدالسلام بن عبداﷲبن محمدبن تیمیه . (661 - 728 هَ . ق .)....
محمد. [م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ثابت خجندی ، مکنی به ابوبکردر مرو اقامت داشت و نظام الملک به مجلس وعظ او رفت و سخنش وی را خوش آمد، او ...
محمد. [ م ُ ح َم ْم َ ] (اِخ ) ابن جابر... رجوع به ابوعبداﷲ محمدبن جابر... تبانی و نیز رجوع به تبانی ابوعبداﷲ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن جراح ... رجوع به ابن جراح شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن جریربن یزیدبن خالد طبری آملی . علامه ٔ وقت و امام عصر و فقیه زمان خویش . متولد آمل . (224 هَ . ق . فوت 31...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن جعفر. رجوع به ابوعبداﷲ محمدبن جعفر... و الاعلام زرکلی ج 3 ص 878 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن جعفر (المتوکل علی اﷲ) ابن معتصم ، مکنی به ابوجعفر و ملقب به المنتصر باﷲ عباسی متولد سامراء (223 هَ . ق .)....
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن جعفربن معتصم ملقب به المعتز باﷲ عباسی ۞ برادر المنتصر باﷲ، خلیفه ٔ عباسی متولد در سامراء به سال 232 هَ ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن جعفرتمیمی نحوی معروف به قزاز قیروانی . او راست : کتاب التعریض و کتاب الجامع در لغت که از کتابهای مشهور ...