محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن محمد، مکنی به ابوعبدالرحمان و مشهور به عتقی فیریابی منجم قرن چهارم هجری اهل آفریقا بود و در مصر اقامت گزید و در اغلب علوم نظر داشت و تخصصش در نجوم بود با ابوتمیم قیروانی که بر مصر تسلط یافت بسر می برد. کتابی در تاریخ بنی امیه و بنی عباس نوشته است و به همین سبب توسط وزیر عزیزبن معز در سال 377 هَ .ق . زندانی شد و در سال 385 هَ . ق . درگذشت . وی در فنون مختلف خاصه در نجوم آثاری دارد. (از گاهنامه ).
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۳ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْم َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ... رجوع به ابن جماعة محمدبن ابراهیم بن سعد کنانی و اعلام زرکلی ج 3 ص 841 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم . رجوع به ابن سراج محمدبن ابراهیم ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ... رجوع به ابن طباطبا محمدبن ابراهیم بن اسماعیل ... بن ابراهیم .. و الاعلام زرکلی ج 3 ص 839 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ... ابن یوسف بن احمدبن یوسف کاتب . رجوع به ابوالحسن محمدبن ابراهیم ... کاتب شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم . رجوع به ابوبکر اصفهانی محمدبن ابراهیم شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ... رجوع به ابوحمزه ٔ صوفی محمدبن ابراهیم شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ... رجوع به بشتکی محمدبن ابراهیم شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ... رجوع به تتائی شمس الدین محمدبن ابراهیم ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن قریش . رجوع به حکیمی ابوعبداﷲ محمد... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ... رجوع به خطیب زاده محمدبن ابراهیم شود.