محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن میمون قداح . پس از مرگ عبداﷲبن میمون (از رؤسای اسماعیلیه ) به جای پدر نشست و پس از مردن محمد پیروان او به دو فرقه گشتند. فرقه ای برادر او را احمدبن عبداﷲ به خلیفتی برداشتند و فرقه ٔ دیگر پسر او را که باز احمد نام داشت و ملقب به ابوشلعلع بود خلیفه شمردند. (از الفهرست ابن الندیم ).
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۱ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْم َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ... رجوع به ابن جماعة محمدبن ابراهیم بن سعد کنانی و اعلام زرکلی ج 3 ص 841 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم . رجوع به ابن سراج محمدبن ابراهیم ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ... رجوع به ابن طباطبا محمدبن ابراهیم بن اسماعیل ... بن ابراهیم .. و الاعلام زرکلی ج 3 ص 839 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ... ابن یوسف بن احمدبن یوسف کاتب . رجوع به ابوالحسن محمدبن ابراهیم ... کاتب شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم . رجوع به ابوبکر اصفهانی محمدبن ابراهیم شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ... رجوع به ابوحمزه ٔ صوفی محمدبن ابراهیم شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ... رجوع به بشتکی محمدبن ابراهیم شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ... رجوع به تتائی شمس الدین محمدبن ابراهیم ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن قریش . رجوع به حکیمی ابوعبداﷲ محمد... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ... رجوع به خطیب زاده محمدبن ابراهیم شود.