محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن عبداﷲبن العباس بن عبدالمطلب . پدر سفاح و منصور خلیفه ٔ عباسی است . در سال 98 هَ . ق . در شام ابوهاشم فرزند محمد حنفیه با وی بیعت کرد و او را گفت خلافت در تو و اولاد تو خواهد بودو کتب خویش بدو داد و شیعه به او متمایل شدند. چون محمد را به شام مرگ دررسید فرزند خویش ابراهیم امام را جانشین ساخت . ولادت محمد به سال شصتم هجری بود. ابن حمدون در تذکره آرد که ولادت محمد به سال 62 هَ . ق .بود و به سال 126 هَ . ق . بمرد و برخی 122 گفته اند و در این سال مهدی بن ابی جعفر منصور پدر هارون در «شراة» متولد شد و گفته اند در 125 هَ . ق . بود. طبری درتاریخ گوید محمدبن علی در مستهل ذوالقعده ٔ سال 126 بسن شصت وسه سالگی بمرد. و نیز در تاریخ سال 98 هَ . ق . گوید ابوهاشم عبداﷲبن محمدبن حنفیه بر سلیمان بن عبدالملک بن مروان درآمد سلیمان وی را اکرام کرد و ابوهاشم به فلسطین رفت . وی کسی را فرستاد تا بر سر راه او نشست و شیری مسموم بخورد او داد، چون ابوهاشم احساس مرگ بکرد به محمدبن علی بن عبداﷲبن عباس گفت که خلافت با فرزند او عبداﷲبن الحارثیه (یعنی سفاح ) است و کتب دعات به وی سپرد و او را برآنچه در حمیمه میکرد واقف ساخت . طبری از ابراهیم بن امام نام نمی برد و همه ٔمورخین متفقند بر ابراهیم ، جز آنکه کار او نگرفت و امر او پایان نیافت . (وفیات الاعیان ج 2 ص 27 و 28).
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۱ ثانیه
پهلوان محمد. [ پ َ ل َ م ُ ح َم م َ ] (اِخ ) ابوسعید. رجوع به محمد، مکنی به ابوسعید... در مجالس النفائس (ص 46 و 89 تا 91) شود.
محمد ابراهیم . [ م ُ ح َم ْ م َ اِ ] (اِخ ) نواب ملقب به بدایعنگار. رجوع به بدایعنگار در همین لغت نامه و رجال بامداد ج 3 ص 291 شود.
محمد ابراهیم . [ م ُ ح َم ْ م َ اِ ] (اِخ ) (... خان محلاتی ) متخلص به خلوتی و ملقب به صدیق خلوت و معروف به چرقی فرزند میرزاصمد محلاتی است...
امین آل محمد. [ اَ ن ِ ل ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) لقب ابومسلم خراسانی بود. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به ابومسلم شود.
ده خان محمد. [ دِه ْ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 6هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد. سکنه ٔ آن ...
ده دوست محمد. [ دِه ْ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز بخش میان کنگی شهرستان زابل در 23هزارگزی شمال خاوری زابل نزدیک مرز افغانستان . طول ...
چاه سید محمد. [ س ِی ْ ی ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد که در 18هزارگزی جنوب خاوری کوهدشت ...
ده نیک محمد. [ دِه ْ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 9هزارگزی جنوب ده دوست محمد با 103 تن س...
ده شیخ محمد. [ دِه ْ ش َ / ش ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میرعبدی بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار. واقع در 7هزارگزی جنوب خاوری ...
نهر حاجی محمد. [ ن َ رِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قصبه ٔمعمره ٔ بخش معمره ٔ شهرستان آبادان . در 7 هزارگزی نهرقصر و 31 هزارگزی ج...