محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن منده ، مکنی به ابوعبداﷲعبدی حافظ ثقه ٔ مشهور مؤلف کتاب «تاریخ اصفهان » از خاندان ابن منده که شخصیتهای بزرگ علمی از آن برخاسته اند. مادرش برة دختر محمد از عبدیالیل بوده و لذا عبدی به خالوهای خویش منسوب گردید. عبدی در سال 301 هَ . ق . درگذشت . (از وفیات الاعیان چ بیروت ج 4 ص 289). و رجوع به بنی مندة و ابوعبداﷲ محمدبن یحیی ... شود.
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۷.۱۷ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن السائب ... رجوع به کلبی محمدبن السائب ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن السری بن سهل نحوی ، معروف به ابن السراج . رجوع به ابوبکربن سراج شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن الطیب بن محمدبن جعفربن قاسم ، معروف به باقلانی . رجوع به ابن باقلانی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن القیسرانی ... رجوع به ابن القیسرانی اشرف الدین (یا شرف الدین ) ابوعبداﷲ محمدبن صغیر و نیز رجوع به وفیات ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن المعلم ... رجوع به ابن المعلم محمدبن محمدبن نعمان ... و نیز رجوع به شیخ مفید شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن الندیم ... رجوع به ابن الندیم ابوالفرج محمدبن اسحاق بن یعقوب الندیم شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن انباری ... رجوع به ابن انباری ابوبکر محمد... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ایاس ... رجوع به ابن ایاس ، ابوالبرکات محمدبن احمد... و الاعلام زرکلی ج 3 ص 857 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ایوب ... رجوع به سیف الدین ابوبکر عادل و وفیات الاعیان ج 5 صص 74 - 79 ترجمه ٔ شماره ٔ 693) شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ایوب الحاسب الطبری ، مکنی به ابوجعفر و ملقب به شمس الدین صاحب کتاب های معروف شمارنامه و مفتاح المعامل...