محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن یوسف بن عمربن علی بن منیرة کفر طابی ، مکنی به ابوعبداﷲ نحوی ساکن شیراز. او راست : بحرالنحو در رداصول نحویین . نقدالشعر. غریب القرآن . وی در سال 453هَ . ق . درگذشته است . (از معجم الادباء ج 7 ص 144).
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۸ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن معلم . رجوع به ابن معلم ابوالغنائم محمدبن علی بن فارس ... و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 5 صص 5 - 9 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن معن ... رجوع به ابویحیی محمدبن معن بن محمدبن ... و وفیات الاعیان ج 5 صص 39 - 45 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن مفضل ... رجوع به ابوالطیب ضبی محمدبن مفضل بن سلمة... و وفیات الاعیان ج 6 ص 205 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن مقله ... رجوع به ابن مقلة ابوعلی ... و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 5 صص 113 - 118 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن مکی ... رجوع به شمس الدین محمدبن مکی بن حامد شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ملکشاه بن الب ارسلان ملقب به غیاث الدین و مکنی به شجاع . چون ملکشاه مرد سه فرزند او محمد و برکیارق و س...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن منذر. رجوع به ابن منذر محمدبن ابراهیم نیشابوری شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن منصور. رجوع به ابونصر کندری و عمیدالملک محمدبن منصوربن محمد کندری و وفیات الاعیان ج 5 صص 138 - 143 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن موسی بن شاکر، مکنی به ابوعبداﷲ. رجوع به بنوموسی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن موفق ... رجوع به ابوالبرکات نجم الدین خبوشانی محمدبن الموفق ... و وفیات الاعیان ج 4 ص 339 و 340 شود.