محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) بدرالدین سبطالماردینی ، ریاضی دان مشهور. وی در حدود سال 826 هَ . ق . متولد شده است و دارای مؤلفاتی چند در هندسه ٔ عالی وجیوب قوسها و قطع و مقنطرات ارتفاع می باشد که در کتابخانه ٔ خدیویه ٔ مصر موجود است و نیز کتاب تحفةالالباب فی علم الحساب در کتاب متفکرین اسلام تألیف «گارادود». وفاتش 900 هَ . ق . ضبط شده است . (از گاهنامه ).
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۱ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن ابوبشر مروزی خرقی ملقب به شمس الدین و مکنی به ابوبکر. او راست : تبصره در هیئت . وفات او در مرو ب...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن جعفر، مکنی به ابونصر... رجوع به ابونصر محمدبن ابوجعفربن اسحاق هروی ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن ازهری هروی ، مکنی به ابومنصور (282-370 هَ . ق ). از دانشمندان بزرگ لغت و ادب عرب و فقیه بود. مول...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن الحسین بن الاصبغ. رجوع به ابن الحرون شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن اللیث از محققین در علم عدد و هندسه و حرکات کواکب و ارصاد در قرن پنجم که بصیر در فقه و لغت و قضا...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن ایوب بن الصلب بن شنبوذ المقری البغدادی . رجوع به شنبوذ شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )ابن احمدبن ثوابه . رجوع به ابوعبداﷲ محمد... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن جنید. رجوع به ابن جنید شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ](اِخ ) ابن احمدبن حسین بن عمرشاشی الاصل فارقی مولد معروف به مستظهری و ملقب به فخرالاسلام و مکنی به ابوبکر فقیه ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن حمزةبن جیا، مکنی به ابوالفرج و ملقب به شرف الکتاب . نحوی و لغت دان و شاعر و شاگرد ابن الشجری و ا...