محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُح َم ْ م َ ] (اِخ ) (سید...) معروف به مجاهد متولد 1180 هَ . ق . پسر سیدعلی طباطبائی مجتهد اصفهانی (متوفی 1231 هَ . ق ). سید محمد هم به واسطه ٔ شهرت پدر و هم به علت وجهه ٔ علمی صاحب جلال و نفوذ خاصی در میان مردم بود. از سوانح زمان حیات وی گرفتاری به دست عمال انگلیسی و اعلان جهاد او علیه قشون روس است . جنگی که به شکست سپاه ایران و کشته شدن بسیاری از نفوس ایرانی و سرانجام انعقاد عهدنامه ٔ ترکمانچای شد. وی پس از بازگشت از جنگ درگذشت و جنازه اش را به کربلا بردند.
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۲.۳۶ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن فلاح بن هبةاﷲ موسوی . رجوع به آل مشعشع شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن فورک ... رجوع به ابن فورک محمدبن حسن ... و وفیات الاعیان ج 4 ص 272 و الاعلام زرکلی ج 3 ص 883 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن فیصل ... رجوع به ابن سعود محمدبن فیصل شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن قاسم ... رجوع به ابوبکر محمدبن قاسم ابی محمدبن محمد... انباری و وفیات الاعیان ج 4 صص 341 - 343 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن قاسم ... رجوع به ابوبکر محمدبن قاسم ابی محمدبن بشار... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن قاسم بن خلاد... رجوع به ابوالعیناء محمدبن قاسم بن خلادبن یاسر...، مکنی به ابوعبداﷲ اهوازی ... و وفیات ال...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن قاسم ... رجوع به عمرانی محمدبن قاسم ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن قاسم ... رجوع به واسطی محمدبن قاسم ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن قاسم بن علی بن عمربن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب . مادرش صفیه دختر موسی بن عمربن علی بن حسین (ع ) اس...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )ابن قاسم بصری نسابه . رجوع به ابوالحسن محمد شود.