محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ممقانی ، معروف به حجةالاسلام . از بزرگان علمای شیخیه و از شاگردان شیخ احمد احسائی و سید کاظم رشتی و رئیس فرقه ٔ شیخیه ٔ آذربایجان بود. بعد از سید رشتی ادعای خلافت وی کرد و به سال 1268 هَ . ق . درگذشت . (از رجال بامداد ج 3 ص 290).
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۶ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
اگر بهناچار حرفی عربی بر زبان رانند آن را به مخرجی نزدیک ببرند، یا سوی حرفی که طعمی از آن عربی به آن داده باشند، چنانکه حاء را به هاء برمیگردانند و...