محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) میرزا محمد دکتر یا دکتر محمدخان کرمانشاهی ، معروف به کفری فرزند پیر محمدزار. در 1245 هَ . ق . در کرمانشاه زاده شد. در آغاز به علوم ادبی و دینی روی آورد پس از آن به تهران آمد و در دارالفنون به تحصیل طب و فلسفه پرداخت و به تشویق دکتر تولوزان عازم پاریس شد و در دانشگاه پاریس به اخذ درجه ٔ دکتری نائل گردید، پس از مراجعت به تهران طبیب مخصوص شاه گردید و ریاست بیمارستان ابن سینا ومعلمی دارالفنون را عهده دار گشت . دکتر محمدخان صاحب تألیفاتی گوناگون در طب است از آنجمله بیماریهای مقاربتی و امراض اطفال . (از رجال بامداد ج 3 ص 276).
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۲ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن ابی طالب (ع ). رجوع به ابن حنفیه محمدبن علی بن ابیطالب (ع ) و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 2 صص...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن احمد ادفوی . رجوع به ادفوی ابوبکر محمد... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن امیه . رجوع به ابوحشیشه شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسن بن عمر واسطی . رجوع به ابن ابی صقر ابوالحسن شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسین بابویه قمی . رجوع به ابن بابویه ابوجعفر محمد... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ](اِخ ) ابن علی بن حسین بن قاسم حسنی همدانی ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به وصی . صاحب جعفربن محمدبن نصیرخلدی و وصی ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن حمزه ...رجوع به ابن حمزه عمادالدین ابوجعفر محمد... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن سهل ماسرجسی . رجوع به ابوالحسن محمد شود.
محمد. [م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن عبداﷲبن العباس بن عبدالمطلب . پدر سفاح و منصور خلیفه ٔ عباسی است . در سال 98 هَ . ق . در شام ابوهاشم...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی . رجوع به ابن دهان فخرالدین ابوشجاع محمدبن علی و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 5 ص 12 و 13 شود.