اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

محمل

نویسه گردانی: MḤML
محمل . [ م َ م ِ ] (ع اِ) مجازاً به معنی معنی و ظرف لفظ. (از آنندراج ). معنی کلمه و جمله و عبارت :
بود از شوق خرابات و حرم هر بیتم
لیلی عشوه طرازی که دو محمل ۞ دارد.

محمدقلی سلیم .


|| آنچه مطلبی را بدان حمل و تأویل کنند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و یغفر مادون ذلک ، بر چه حمل کنند که هیچ محمل نماند معلوم گشت که سخن ایشان فاسد است و مقصد ایشان باطل . (کشف الاسرار ج 2 ص 537). || وجه . دلیل .
- محملی برای گفته یا دعوی نبودن ؛ دلیلی و وجهی نداشتن .
|| اعتماد. (زمخشری ). تکیه گاه : محملی بر او نیست ؛ اعتمادی بر او نیست . (یادداشت مرحوم دهخدا).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۸ ثانیه
حرف مهمل .[ ح َ ف ِ م ُ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حرف بی نقطه :ا، ح ، د، ر، س ، ص ، ط، ع ، ک ، گ ، ل ، م ، و، هَ . در مقابل حروف معجم . || ...
مهمل پناه . [ م ُ م َ پ َ ] (ص مرکب ) کنایه از جاهل است . (آنندراج ) : میزند هرکس دم از فطرت بود مهمل پناه وآنکه او می لافد از دانش بود کردن شع...
مهمل گفتن . [ م ُ م َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) یاوه و بیهوده و جفنگ گفتن . سخنان بی سر و ته ادا کردن .
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.