محمل
نویسه گردانی:
MḤML
محمل . [ م ُ ح َم ْ م ِ ] (ع ص ) برنده و حمل کننده ٔ ناقه و جز آن (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
حرف مهمل .[ ح َ ف ِ م ُ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حرف بی نقطه :ا، ح ، د، ر، س ، ص ، ط، ع ، ک ، گ ، ل ، م ، و، هَ . در مقابل حروف معجم . || ...
مهمل پناه . [ م ُ م َ پ َ ] (ص مرکب ) کنایه از جاهل است . (آنندراج ) : میزند هرکس دم از فطرت بود مهمل پناه وآنکه او می لافد از دانش بود کردن شع...
مهمل گفتن . [ م ُ م َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) یاوه و بیهوده و جفنگ گفتن . سخنان بی سر و ته ادا کردن .