محمود
نویسه گردانی:
MḤMWD
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن مسعودبن محمودبن سبکتکین غزنوی ، مکنی به ابوالقاسم و ملقب به سیف الدوله ، پدرش او را به سال 469 هَ . ق . حکومت هندوستان داد، اما در 480 سلطان ابراهیم به پسر خود محمود بدگمان شده و او را به تهمت اینکه قصد پیوستن به ملکشاه سلجوقی را دارد ناگهان بگرفت و بزندان فرستاد و ندمای او را نیز بند کرد ازجمله شاعر معروف مسعودسعد به گناه همدستی با او گرفتار و محبوس گشت . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به غزنویان و تاریخ مفصل ایران عباس اقبال آشتیانی شود.
واژه های همانند
۱۲۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن سیورغتمش . از خاندان اوگتای و از خانان اولوس جغتای حکمران ماوراءالنهر دست نشانده ٔ امیر تیمور (تا سال 800 هَ . ق .)....
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن احمدبن محمد، مکنی به ابوالثناء و ملقب به شمس الدین اصفهانی فیلسوف متولد به سال 674 هَ . ق . به اص...
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ الحسینی آلوسی متولد به سال 1217 هَ . ق . و متوفی به سال 1270 هَ . ق . به بغداد، ملقب به شهاب الدین و مکنی ...
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن عثمان لامعی . او راست : منظومه ٔ گوی و چوگان . فرهادنامه به ترکی که به صله ٔ آن قریه ای گرفته است ، عبرت نما به ...
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن علی ابی طالب بن عبداﷲبن ابی الرجاء اصفهانی . رجوع به ابوطالب خلافی ... شود.
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن علی المرشدی کرمانی متخلص به خواجو. رجوع به خواجو کرمانی شود.
محمود. [ م َ ] (اِخ ) (حکیم ...) ابن علی سمایی مروزی . از شاعران عهد سلجوقی است ودر نیمه ٔ دوم قرن ششم هجری میزیسته است . عوفی در لباب ال...
محمود. [م َ ] (اِخ ) ابن عمادالدین زنگی بن آق سنقر، مکنی به ابوالقاسم و ملقب به نورالدین والملک العادل ، (511 - 569 هَ . ق .). در حلب به د...
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن عمربن محمدبن خوارزمی زمخشری ملقب ، به جاراﷲ و معروف به فخر خوارزم صاحب کتاب لغت عربی به فارسی . مقدمة الادب و...
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن عمربن محمد (محمود) بن منصور قاضی زنجی (ربنجنی ) سنجری (سجزی ). مؤلف کتاب مهذب الاسماء فی مرتب الحروف والاشیاء در ل...