محمود
نویسه گردانی:
MḤMWD
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن احمدبن محمد، مکنی به ابوالثناء و ملقب به شمس الدین اصفهانی فیلسوف متولد به سال 674 هَ . ق . به اصفهان و متوفی به 749 هَ .ق در قاهره . وی به دمشق و سپس به قاهره رفت و در قرافه ٔ اسکندریه خانقاهی برای وی بر پا کردند و همانجا بود و سرانجام به طاعون در قاهره درگذشت . او راست : تفسیر قرآن . تشیید القواعد. شرح فصول نسفی و غیره . (از الاعلام زرکلی ج 3 ص 1015).
واژه های همانند
۱۲۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
محمود اول . [ م َ دِ اَوْ وَ ] (اِخ )بغراخان . از امرای ایلک خانیه به ترکستان (حدود 425- 435 هَ . ق .). (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام ص 122).
محمود درگ . [ م َ دَ ] (اِخ ) (پهلوان ) بخاری به روزگار شاه ابواسحاق آنگاه که ابش خاتون مادر شاه ابواسحاق معجر از سر برداشت و به بانگ بلند...
محمود زهی . [ م َ زِ ] (اِخ ) شعبه ای است از طایفه ٔ ناحیه ٔ سراوان از طوایف کرمان و بلوچستان و مرکب از 30 خانوار است . (جغرافیای سیاسی کیهان...
محمود علی . [ م َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میرزاوند بخش الوار گرمسیری شهرستان خرم آباد. گرمسیر است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغراف...
محمود صالح . [ م َ ل ِ ](اِخ ) شعبه ای از ایل چهارلنگ بختیاری و دارای شعب ذیل است : اورمش ، مم جلالی ، کافلی ، عاد کاد، آل داود. قلی ممنوائی ...
مال محمود. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بکش است که در بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون واقع است و 205 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی...
مال محمود. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حیات داود است که در بخش گناوه ٔ شهرستان بوشهر واقع است و 210 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ای...
محمود ثانی . [ م َ دِ ] (اِخ ) ابن ناصر شاه . چهارمین و آخرین از خلجیان مالوه . (916- 937 هَ . ق .). (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام ص 280).
محمود ثانی . [ م َدِ ] (اِخ ) سی یا سی ویکمین از سلاطین عثمانی . (1223 - 1255 هَ . ق .). (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام ص 176).
پیل محمود. [ ل ِ م َ مو ] (اِخ ) نام پیل ابرهه که بر او سوار شده بخانه ٔ خدا بتاخت . نام پیلی که سلطان ابرهه بر آن سوار شد و برای هدم کعب...