گفتگو درباره واژه گزارش تخلف محنت آلوده نویسه گردانی: MḤNT ʼALWDH محنت آلوده . [ م ِ ن َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) آلوده به محنت . دردآلوده . رنجور. غمزده . قرین سختی و رنج : مدام از پریشانی روزگاردلش محنت آلوده تن سوکوار.سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود