محیاص
نویسه گردانی:
MḤYAṢ
محیاص . [ م ِح ْ ] (ع ص ) حیصاء. ناقه ٔ تنگ فرج . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
یاسی که به آن مهتاب تابیده است.یاس مهتابگون.استعاره از یاس آبی.زیبا و با طراوت