مداقة
نویسه گردانی:
MDʼQ
مداقة. [ م ُ داق ْ ق َ ] (ع مص ) با هم باریکی کردن در حساب ،یا عام است . (منتهی الارب ). با کسی کار باریک فراگرفتن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). به دقت به حساب کسی رسیدن . (از اقرب الموارد). رجوع به مداقه شود. || آرد کردن . (منتهی الارب ). رجوع به تدقیق شود.
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
مداقه . [ م ُ داق ْ ق َ / ق ِ ](از ع اِمص ) باریک بینی . استقصاء. (یادداشت مؤلف ). دقت کردگی . حساب از روی دقت و درستی . (ناظم الاطباء).- مداقه...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
دغدغه مندی ،با گرایش مثبت ، احساس مسئولیت داشتن نسبت به موضوعی