اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مدیح خوان

نویسه گردانی: MDYḤ ḴWAN
مدیح خوان . [ م َ خوا / خا ] (نف مرکب ) آنکه شعر مدحی خواند. (فرهنگ فارسی معین ). مداح . مدحتگر :
مدیح خوانش را بوستان سزد مجلس
خطیب نامش را آسمان سزد منبر.

مسعودسعد.


او شاه سه بعد وچار ملت
بر شاه مدیح خوان ببینم .

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.