اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مراد

نویسه گردانی: MRʼD
مراد. [ م ِ ] (اِ) نام سنگی باشد بسیار عجیب و از حرکت آفتاب الوان مختلفه در او ظاهر میگردد یعنی هر ساعت به رنگی می نماید و آن را به لغت سریانی سروطالیس می گویند یعنی سنگ پرنده ، زیرا که در هوا از بخار لطیف متولد شود و باد آن را از جهتی به جهتی افکند. گویند مادام که آفتاب فوق الارض باشد هر که آن سنگ را با خود دارد شیاطین تابع وی می شوند. (برهان قاطع). رجوع به نزهةالقلوب شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
چشمه مراد. [ چ َ م َ م ُ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «از مزارع طبس مسینا از محال قاینات است ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 245).
چشمه مراد. [ چ َ م َ م ُ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان زیدون بخش حومه ٔ شهرستان بهبهان که در 40 هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ آغاجاری به بهبهان و...
چشمه مراد. [ چ َ م َ م ُ ] (اِخ ) نام کوهی و ناحیتی است به هرسین .
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
چم حاجی مراد. [ چ َ م ُ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «یکی از مزارع طایقان قم است ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 261).
کانی صید مراد. [ ص ِ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سارال بخش دیواندره شهرستان سنندج . واقع در 20هزارگزی باختر دیواندره و 3هزارگزی مره دره ...
کلاته علی مراد. [ ک َ ت ِ ع َ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماروسک بخش سرولایت شهرستان نیشابور در دامنه واقع شده است . (از فرهنگ جغرافیایی ...
شاه مراد خونساری . [ م ُ دِ ] (اِخ ) معاصر شاه عباس اول بود و چون در هنر موسیقی دست داشت مورد توجه شاه قرار گرفت . این ابیات از اوست :دمسا...
قره بلاغ شیخ مراد. [ ق َ رَ ب ُ ش ِ م ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان سرپل ذهاب شهرستان قصرشیرین واقع در 4 هزارگزی باختر سرپل ذهاب و یک هزارگزی شوسه...
کهریز حاجی خان مراد. [ ک َ م ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان بیلوار است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۵ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.