مراقبة
نویسه گردانی:
MRʼQB
مراقبة. [ م ُ ق َ ب َ ] (ع مص ) نگاهبانی کردن . (منتهی الارب ). حراست کردن . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). نگاه داشتن چیزی را. (از غیاث اللغات ). یکدیگر را نگاهبانی کردن . (صراح ) (منتهی الارب ). || کسی را چشم داشتن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ). ترقب . انتظار کسی را داشتن . توقع داشتن . (از متن اللغة). امید داشتن . (از غیاث اللغات ). امید داشتن به کسی . (یادداشت مؤلف ). || از کسی ترسیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). خوف داشتن . || راقَب َ اﷲ فی امره ؛ خافه . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به حاشیه ٔ ذیل مراقب شود. || (در اصطلاح عروض ) مراقبت . رجوع به مراقبت شود. || (در اصطلاح عرفا) مراقبه . مراقبت . رجوع به مراقبت شود. || (در نجوم ) مراقبة. مراقبت . رجوع به مراقبت شود.
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
مراغبة. [ م ُ غ َ ب َ ] (ع مص ) ظاهر کردن میل و خواهش . || (اِمص ) میل . خواهش . رغبت . شوق . آرزومندی . ج ، مراغبات . (ناظم الاطباء).
مراقبه . [ م ُ ق َ / ق ِ ب َ / ب ِ ] (ع مص ، اِمص ) مراقبة. رجوع به مراقبة و مراقبت شود. || ترسیدن و گردن فروانداختن . (غیاث اللغات ). رجوع ...
مراقبه: در خود فرو رفتن ژرف و دامنه دار، چه هنگام کار و چه آرامش، تا بتوان آن چه را در درون هست مانند ترس، رشک، مهربانی، آرزو، کینه، اندیشه ها، پنداره...