اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مران

نویسه گردانی: MRʼN
مران . [ م ُرْ را ] (ع اِ) نیزه ٔ لرزان سخت . (منتهی الارب ).الرماح اللدنة الصلبة؛ نیزه های نرم محکم . (متن اللغة) (از اقرب الموارد). واحد آن مُرّانَة است . (از متن اللغة) (از منتهی الارب ). رجوع به مرانة شود. || درختی که از آن نیزه سازند. ۞ (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). رجوع به مَرّان شود. || زغال اخته . (فرهنگ فارسی معین ). لسان العصافیر. زبان گنجشک . (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
دره مران . [ دَرْ رَ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوران شهرستان شاه آباد. واقع در 38هزارگزی شمال باختری گهواره و 6هزارگزی دوشمیان ، کنار ر...
علی آباد مران . [ ع َ دِ م َرْ را ] (اِخ ) دهی است از دهستان اوباتواز بخش دیوان دره ٔ شهرستان سنندج واقع در 50 هزارگزی شمال دیوان دره و 9 هزار...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.