اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مرانة

نویسه گردانی: MRʼN
مرانة. [ م َ ن َ ] (ع اِمص ) نرمی . (منتهی الارب ). || (مص ) نرم شدن و نرم گردیدن با اندکی سختی . (از منتهی الارب ). در صلابت نرم گشتن : مَرَن َ الشی ُٔ؛ لان فی صلابة. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). مُرون . مرونة. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سخت گردیدن : مرن وجهه علی الامر و یده علی العمل ؛ صلب . (از اقرب الموارد) (متن اللغة). مرون . مرونة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (متن اللغة). || عادت کردن .(تاج المصادر بیهقی ). خوی کردن بر چیزی . (از منتهی الارب ). معتاد شدن و مداومت دادن . (از اقرب الموارد). مرون . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
مرانة. [ م ُرْ را ن َ ] (ع اِ) نیزه ٔ نرم . (مهذب الاسماء). واحد مران است . رجوع به مُرّان شود. || درختی که از آن نیزه می سازند. (ناظم الاط...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.