اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مرتسم

نویسه گردانی: MRTSM
مرتسم . [ م ُ ت َ س ِ ] (ع ص ) فرمان برنده . (آنندراج ). مطیع و فرمانبردار هر قاعده و قانونی . (ناظم الاطباء). امتثال کننده . اطاعت کننده . نعت فاعلی است از ارتسام به معنی امتثال . || گوینده ٔ کلمه ٔ تکبیر و اﷲ اکبر. (ناظم الاطباء). تکبیر گوینده و تعویذ و دعا خواننده . رجوع به ارتسام شود. || نقش گیرنده . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). نقش پذیر. رجوع به ارتسام شود. || منقوش . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به مرتسَم شود. || متدین و دین دار. رجوع به معنی دوم این واژه شود. || با عزت و بزرگوار و مغرور و متکبر. (ناظم الاطباء) ۞ .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
مرتسم . [ م ُ ت َ س َ ] (ع ص ) امتثال شده ۞ . مطاع . اطاعت شده : نایب یزدان بحق گرنه توئی پس چراست حکم تو چون حکم حق نزد بشر مرتسم . خ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.