مرتقی
نویسه گردانی:
MRTQY
مرتقی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) برآینده بر نردبان . (آنندراج ). بالارونده . (غیاث اللغات ). صعودکننده . نعت فاعلی است از ارتقاء به معنی صعود و بالا رفتن . رجوع به ارتقاء شود. || بلندکننده . (غیاث اللغات ).رجوع به معنی قبلی شود. || بالا رفته و در بالا پیدا شده . (ناظم الاطباء). رجوع به معنی اول شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
مرتقی . [ م ُ ت َ قا ] (ع اِ) آنجا که از آن برشوند. (یادداشت مؤلف ). محل عروج و جای بالا. (ناظم الاطباء). موضع ارتقاء. (اقرب الموارد).
مرتغی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) کفک شیر خورنده . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). نعت فاعلی از ارتغاء. رجوع به ارتغاء شود.