مرجع
نویسه گردانی:
MRJʽ
مرجع. [ م ُ ج ِ ] (ع ص ) سود برنده از مال التجاره و مسافرت که پس از برگشت سودی حاصل کند. (ناظم الاطباء). || زنی که پس از مرگ شوی به نزد خانواده و کسان خویش برگردد. راجع. (از متن اللغة).
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
مرجع. [ م َ ج َ ] (ع مص ) مرجِع. رجع. (اقرب الموارد). رجوع به رجع و مرجِع شود.
مرجع. [ م َ ج ِ ] (ع اِ) زیر کتف . (منتهی الارب ). مرجع کتف ؛ اسفل آن . (از متن اللغة). رجع کتف . (یادداشت مؤلف ). || (مص ) بازگشتن . (ترجمان عل...
مرجع. [ م َ ج ِ / م َ ج َ ] ۞ (ع اِ) جای بازگشتن . (غیاث اللغات ). جای برگشت . جای بازگشت . (ناظم الاطباء). محل رجوع . (فرهنگ فارسی معین ). ...
اشاره به کتابهایی ست که بعنوان منبعی از اطلاعات یا آمار ویژه محسوب می شوند. معمولآ بدون اینکه نیازی به خواندن تمامی مطالب مندرج باشد ، می توان از بخش ...
به کتب مرجع رجوع نمایید...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
مرجاء. [ م ُ ج َءْ ] (ع ص ) رجل مرجاء؛ مرد واپس داشته . (ناظم الاطباء).