مرجوح آمدن
نویسه گردانی:
MRJWḤ ʼAMDN
مرجوح آمدن . [ م َ م َ دَ ] (مص مرکب ) مغلوب شدن در مناظره و غیره . (از فرهنگ فارسی معین ) : بر آن اجماع کردند که اگر دینی در این مناظره از عهده ٔ سوءالات گاوپای بیرون آید... و اگر از دیو محجوج و مرجوح آید اورا هلاک کنند. (مرزبان نامه ، از فرهنگ فارسی معین ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.